|
جمعه 30 دی 1390برچسب:, :: 22:58 :: نويسنده : MR.kave
زنی سه دختر داشت که هر سه ازدواج کرده بودند. یکروز تصمیم گرفت میزان علاقه ای که دامادهایش به او دارند را ارزیابی کند. یکی از دامادها را به خانه اش دعوت کرد و در حالی که در کنار استخر قدم میزدند از قصد وانمود کرد که پایش لیز خورده و خود را درون استخر انداخت. دامادش فوراً شیرجه رفت توی آب و او را نجات داد. فردا صبح یک ماشین پژو ٢٠۶ نو جلوی پارکینگ خانه داماد بود و روی شیشه اش نوشته بود: «متشکرم! از طرف مادر زنت» ادامه مطلب بروید ادامه مطلب ... ![]()
جمعه 30 دی 1390برچسب:, :: 22:53 :: نويسنده : MR.kave
پسر به دختر گفت اگه یه روزی به قلب احتیاج داشته باشی اولین نفری هستم که میام تا قلبمو با تمام وجودم تقدیمت کنم.دختر لبخندی زد و گفت ممنونم ادامه مطلب بروید ادامه مطلب ... ![]()
جمعه 30 دی 1385برچسب:, :: 21:6 :: نويسنده : MR.kave
در دهکده ای ،مجاور مدرسه زاهد پیر،زن و مرد فقیری بودند که یک پسر داشتند.آنها به خاطر بیماری و فقر به فاصله کمی از دنیا رفتند و پسر کوچکشان را با یک جفت گوسفند نر و ماده تنها گذاشتند.پسر کوچک می توانست شکم خود را سیر کند. به همین خاط گوسفندانش را برداشت و نزد زاهد پیر آمد.زاهد پیردر یکی از غرفه های مدرسه برای پسرک جایی درست کرد و محلی نیز برای گوسفندانش در اختیار او گذاشت.اهالی دهکده این پسر بچه فقیر را جدی نمی گرفتند و اغلب او را مسخره می کردند و بعضی از کودکان به او سنگ می زدند؛اما زاهد پیر با این کودک بسیار مودب بود و او را با نام" دست نیافتنی کوچک" صدا میزد،در حالی که لقب دست نیافتنی برای کودک فقیر در نظر شاگردان مدرسه سنگین و بی معنا جلوه می کرد.آنها این عنوان را در غیاب زاهد پیر مسخره می کردند. ![]()
جمعه 30 دی 1390برچسب:, :: 21:1 :: نويسنده : MR.kave
روزی جوانی جویای علم،نزد استاد دانشمند و با کمالاتی رفت و از او پرسید:من خیلی از مرگ می ترسم، نمی دانم چه کنم.من که زندگی خوبی دارم،کاری به کار کسی ندارم و دارم زندگی خودم را می کنم،چرا باید از این افکار رنج ببرم؟ استاد در جواب گفت:چه کسی به تو گفته است که تو داری زندگی می کنی ؟ جوان مدتی فکر کرد و گفت:چون زنده ام،نفس می کشم،راه می روم،تصمیم میگیرم و ... استاد ادامه داد و گفت:دقیقاً به همین دلایلی که می گویی زندگی نمی کنی،بلکه فقط زنده ای! علاییمی که تو از آن یاد می کنی،دلیل بر زنده بودن است،اما زنده بودن دلیل بر زندگی کردن نیست! ![]() ![]() |