داستان .جوک.SMS
درباره وبلاگ


وبلاگی پر از جوک وداستان زیبا حالشو ببرید

پيوندها
جوک
درباره ویندوز
شهر دانلود
ردیاب خودرو

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان داستان .جوک.SMS و آدرس ki-ng.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.









ورود اعضا:


نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:
 

بازدید امروز : 3
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 3
بازدید ماه : 66
بازدید کل : 46040
تعداد مطالب : 74
تعداد نظرات : 4
تعداد آنلاین : 1

نظر بدید
P align=center>
کدهاي موزيک وبلاگ

نويسندگان
MR.kave

آرشيو وبلاگ
مهر 1391
بهمن 1390
دی 1390


آخرین مطالب
<-PostTitle->


 
سه شنبه 4 بهمن 1390برچسب:, :: 20:56 :: نويسنده : MR.kave

وقتی سر کلاس درس نشسته بودم تمام حواسم متوجه دختری بود که کنار دستم نشسته بود و اون منو "داداشی" صدا می کرد .
به موهای مواج و زیبای اون خیره شده بودم و آرزو می کردم که عشقش متعلق به من باشه . اما اون توجهی به این مساله نمیکرد .

ادامه مطلب بروید



ادامه مطلب ...
 
سه شنبه 4 بهمن 1390برچسب:, :: 20:51 :: نويسنده : MR.kave

 

یه روز سرد آذر ماه بود که کارم توی شرکت خیلی طول کشید.یک دفعه به خودم اومدم دیدم ساعت نزدیک یازده شبه، خیلی خسته شده بودم ، به سرعت میزم رو جمع و جور کردم و از شرکت خارج شدم ، باد سردی می وزید، سریع به طرف ماشینم رفتم و سوار شدم و به سمت خونه راه افتادم، از میدون تجریش رد شدم و از توی خیابونهای

ادامه مطلب بروید



ادامه مطلب ...
 
سه شنبه 4 بهمن 1390برچسب:, :: 20:45 :: نويسنده : MR.kave

روزی دختری از پسری که عاشقش بود پرسید …:
چرا مرا دوست داری …؟
چرا عاشقم هستی …؟
 

ادامه بروید



ادامه مطلب ...
 
جمعه 30 دی 1390برچسب:, :: 22:53 :: نويسنده : MR.kave

 

پسر به دختر گفت اگه یه روزی به قلب احتیاج داشته باشی اولین نفری هستم که میام تا قلبمو با تمام وجودم تقدیمت کنم.دختر لبخندی زد و گفت ممنونم
تا اینکه یک روز اون اتفاق افتاد..حال دختر خوب نبود..نیاز فوری به قلب داشت..از پسر خبری نبود..دختر با خودش میگفت :میدونی که من هیچوقت نمیذاشتم تو قلبتو به من بدی و به خاطر من خودتو فدا کنی..ولی این بود اون حرفات..حتی برای دیدنم هم نیومدی…شاید من دیگه هیچوقت زنده نباشم.. آرام گریست و دیگر چیزی نفهمید…

 ادامه مطلب بروید



ادامه مطلب ...
 

صفحه قبل 1 2 3 صفحه بعد