داستان .جوک.SMS
درباره وبلاگ


وبلاگی پر از جوک وداستان زیبا حالشو ببرید

پيوندها
جوک
درباره ویندوز
شهر دانلود
ردیاب خودرو

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان داستان .جوک.SMS و آدرس ki-ng.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.









ورود اعضا:


نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:
 

بازدید امروز : 150
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 150
بازدید ماه : 204
بازدید کل : 47070
تعداد مطالب : 74
تعداد نظرات : 4
تعداد آنلاین : 1

نظر بدید
P align=center>
کدهاي موزيک وبلاگ

نويسندگان
MR.kave

آرشيو وبلاگ
مهر 1391
بهمن 1390
دی 1390


آخرین مطالب
<-PostTitle->


 
دو شنبه 3 بهمن 1390برچسب:, :: 15:0 :: نويسنده : MR.kave

از فارسه میپرسند: احمقترین خواننده کیه !؟ میگه حبیب ! میگن آخه چرا !!!؟
میگه بابا این مرتیکه خر داره گیتار میزنه هی میگه صدای دهل میاد !!!

 

سازمان بهداشت جهانی برای آزمایش یک واکسن جدید و خطرناک احتیاج به داوطلب داشتند. از میان مراجعین فقط سه نفر واجد شرایط اعلام شدند. یک آلمانی، یک ایرانی و یک فرانسوی. قرار شد برای انتخاب نهایی با آنها تک تک مصاحبه شود. از آلمانی پرسید: برای اینکار چقدر پول می‌خواهید؟ او گفت: صد هزار دلار، این پول را میدهم به زنم که اگه از این واکسن مردم یا فلج شدم زنم بی‌پول نماند. از فرانسوی نیز همین سوال را کردند و او گفت: من دویست هزار دلار می‌گیرم، صد هزارتا برای زنم و صدهزارتا هم برای معشوقه‌ام. سوال را از ایرانی هم پرسیدند و او گفت:من سیصدهزاردلار می‌خواهم. صدهزارتا برای خودم، صد هزارتا هم حق و حساب شما، صد هزارتاشو هم میدم به این آلمانی که واکسن را بهش بزنید

 

یه فارسه میخاست عکس بگیره میره تو اتوبان همت میدوئه!!

 

 

یه فارسه هر ماه خونریزی مغزی میکرده .
میره دکتر آزمایش میده معلوم میشه کس مغزه

شرلوک هولمز کارآگاه معروف و معاونش واتسون رفته بودند صحرانوردی و شب هم چادری زدند و زیر آن خوابیدند. نیمه‌های شب هلمز بیدار شد و آسمان را نگریست. بعد واتسون را بیدار کرد و گفت: نگاهی به آن بالا بینداز و به من بگو چه می‌بینی؟ واتسون گفت: میلیونها ستاره می‌بینم. هلمز گفت: چه نتیجه می‌گیری؟ واتسون گفت: از لحاظ روحانی نتیجه می‌گیرم که خداوند بزرگ است و ما چقدر در این دنیا حقیریم. از لحاظ ستاره‌شناسی نتیجه می‌گیریم که زهره در برج مشتری است، پس باید اوایل تابستان باشد. از لحاظ فیزیکی، نتیجه می‌گیریم که مریخ در محاذات قطب است، پس ساعت باید حدود سه نیمه شب باشد. شرلوک هولمز قدری فکر کرد و گفت: واتسون تو احمقی بیش نیستی. نتیجه اول و مهمی که باید بگیری اینست که: چادر ما را دزدیده و برده‌اند!

ادامه مطلب بروید



ادامه مطلب ...
 
دو شنبه 3 بهمن 1390برچسب:, :: 14:57 :: نويسنده : MR.kave

                    مخصوص اعضا

ادامه مطلب مورد نظر رمز دارد.
لطفا رمز عبور مربوط به مطلب را وارد کرده ، دکمه تایید را کلیک کنید.
مخصوص اعضا می باشد!


ادامه مطلب ...
 
دو شنبه 3 بهمن 1390برچسب:, :: 14:54 :: نويسنده : MR.kave

                   مخصوص اعضا

ادامه مطلب مورد نظر رمز دارد.
لطفا رمز عبور مربوط به مطلب را وارد کرده ، دکمه تایید را کلیک کنید.
مخصوص اعضا می باشد:


ادامه مطلب ...
 
شنبه 1 بهمن 1390برچسب:, :: 22:29 :: نويسنده : MR.kave

روزی غضنفر برای کار و امرار معاش قصد سفر به آلمان میکنه و

همسرش و نوزده بچه قد و نیم قد رو رها کنه

خلاصه

همسرغضنفر گفت :حال ما چه طور از احوال تو با خبر بشیم؟؟؟؟

غضنفر گفت: من برای تو نامه مینویسم….

همسرش گفت: ولی نه تو نوشتن بلدی و نه من خوندن !!!!!!!!!!!!!!!!!

غضنفر گفت من برای تو نقاشی میکنم … تو که بلدی نقاشی های منو بخونی مگه نه ؟؟؟؟؟؟

خلاصه

غضنفر به سفر رفت و بعد از دو ماه این نامه به دست زنش رسید ..

این شما و این هم نامه ببینید چیزی میفهمید!!!!؟؟؟؟؟؟؟؟


 

نامه ی غضنفر به زنش....




شما چیزی فهمیدید !!!!!!!من که نفهمیدم

این نامه رو فقط همسر غضنفر میفهمه چی نوشته شده
.
.
.
.
.
.
حال ترجمه از زبان همسرش

خط اول :حالت چه طوره زن ؟

خط دوم :بچه ها چه طورن ؟

خط سوم : مادرت چه طوره ؟

خط چهارم :شنیدم سر و گوش ت می جنبه!!!

خط پنجم : فقط برگردم خونه….

خط ششم : می کشمت

خط هفتم :غضنفر از آلمان…
 

 
شنبه 1 بهمن 1390برچسب:, :: 22:23 :: نويسنده : MR.kave

 

=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-

دکتر از غضنفر میپرسه: این همه قاشق تو شکم تو چیکار میکنه؟!! میگه: خودتون گفتین روزی یه قاشق بخور

=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-

از غضنفر می پرسن نخست وزیر به انگلیسی چی می شه؟
می گه :
First And Under !!!

=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-

به غضنفر میگن تو چرا ریش نداری؟ میگه من به مامانم رفتم!

=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-

مبانی کامپیوتر: آن بخش از یک سیستم را که می‌توان با چکش خرد کرد، سخت‌افزار و آن قسمت را که فقط می‌توان به آن فحش داد، نرم‌افزار می‌گویند!

=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-

چشم ها رو شستم… جور دیگر دیدم… باز هم سود نداشت…
تو همان کره الاغی بودی، که هنوزم هستی!

=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-

گوشه ای از نامه عاشقانه غضنفر به زنش : بدون که توی دنیا یه قلب هست که فقط برای تو میتپه اونم قلب خودت .

=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-

به غضنفر میگن: در رو ببند هوای بیرون سرده. میگه: مثلا اگر من در رو ببندم هوای بیرون گرم میشه؟

=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-

از یه کچل می پرسن اسم شامپوت چیه؟ می گه من از شیشه پاک کن استفاده می کنم

=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-

 

ادامه مطلب بروید

ادامه مطلب مورد نظر رمز دارد.
لطفا رمز عبور مربوط به مطلب را وارد کرده ، دکمه تایید را کلیک کنید.
این مطلب فقط مخصوص اعضا میباشد. شما می توانید یکی از اعضای ما باشید.


ادامه مطلب ...
 
شنبه 1 بهمن 1390برچسب:, :: 19:44 :: نويسنده : MR.kave

 

یارو توي مراسم حج آنقدر دقيق و محكم به ستون شيطون سنگ ميزد كه شيطون توي بلندگو اعلام ميكنه: قدمعلي ، يواشتر وحشي!!!!
********

طی یک مسابقه دو در شهر حیف نون به دلیل منحرف شدن دوندگان از مسیر مسابقه مسولان بعد از 6 ماه توانستند دوندگان را در نیم کره شمالی زمین به ضرب گلوله از پای در آورند و به آغوش گرم خانواده برگردانند
********

پسره به مربی بدنسازیشون میگه: از کدوم دستگاه بیشتر استفاده کنم که هیکلم دختر کش بشه؟؟؟
مربی میگه: دستگاه خودپرداز کنار بانک !
********

خطبه طلاق: يارب آن دلبرشيرين كه سپردى بمنش / ميسپارم به ننش بابت اخلاق أنش
********

در پی قطع رابطه با کشور انگلستان کلیه دروس زبان انگلیسی از نظام آموزشی حذف گردیده و بجای آن زبان شیرین چینی تدریس خواهد شد !!!!!!!!
********

مناجات غضنفر با خدا: خدایا ما را به خاطر یک سیب از بهشت انداختی رو زمین به خاطر آب انگور میندازیمون جهنم!! با میوه ها مشکل داری؟؟؟
********

سر جلسه امتحان از دختر کنار دستم می پرسم: لاک داری؟ میگه: چه رنگی؟
********

تدریس استاد : 1+1
تمرین کتاب : 12x+11y
سوال امتحان: :36x+x45y+12z+159+47z+xy+15x+12y
********

شماره ناشناس ناشناس : سلام خوشگله ،دوست پسر داری ؟
-بله ،شما؟
-من داداشتم ،صبر کن بیام خونه به حسابت میرسم .
شماره ناشناس بعدی : -دوست پسر داری؟
-نه نه اصلا
-من دوست پسرتم ……
واقعا که …:(
-عزیزم به خدا فکر کردم که تو داداشمی !!!
- خوب داداشتم دیگه ،صبر کن خونه برسم من میدونم و تو….
********
پسر غضنفر به باباش میگه : معلمون گفته فردا یه جسم شفاف بیارین مدرسه ، جسم شفاف چیه؟
غضنفر میگه : جسمی که از این طرفش بشه اون طرفش رو ببینی
پسرش میگه : وای حالا فردا چطوری نردبان رو ببرم مدرسه !!
********

امروز به این نتیجه رسیدم که هر وقت میرم کارواش همه پرنده ها اسهال میگیرن...
********

عدم امنیت یعنی توی یه توالت باشی که فاصله سنگ توالتش تا در بیش از 1 متر باشه ، درش قفل نداشته باشه و به بیرون باز بشه..!!
********

از فری خوشحال پرسيدن با كدوم عبادت حال ميكني؟ گفت: نماز ميت. پرسيدن چرا؟ گفت: وضو كه نميخواد, ركوع وسجده نداره , كفشاتم در نمياري , تازه آخرش هم ناهار ميدن!
********

ازتسمشس (Eztesmeshes) یعنی چه؟! واژه ای که یک مکانیک اصفهانی هنگام اشکال پیدا کردن تسمه اتومبیل به کار می برد!
********

غضنفر میره ثبت احوال میگه یه شناسنامه واسه بچه ام میخوام ! میگن اسمش چیه ؟ میگه “شورلت” میگن اینکه اسم ماشینه یه اسم بزار که به نام پدر و مادر بیاد . میگه خب به اسم ما میاد دیگه من “بیوک” آقا هستم . همسرم هم “خاور” خانوم !!
********

 
شنبه 1 بهمن 1390برچسب:, :: 19:30 :: نويسنده : MR.kave

 

دختره ميره تو كتاب فروشي ميگه آقا ببخشيد كتاب برتري زن بر مرد دارين؟ مرده نگاش ميكنه ميگه خانم شرمنده ما اينجا رمان تخييلي نميفروشيم

*************

۲ـغضنفر بچش تو مشهد گم میشه، نذر می کنه و میگه : یا امام رضا ! دستم به دامنت، بچم پیدا بشه، دیگه غلط کنم بیام مشهد

*************

۳ـ ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

*************

۴ـ غضنفر و دوستش داشتن تو يه ماشين بمب كار ميذاشتن يكيشون به اون يكي ميگه: اگه اين بمب الان منفجر شه چي كار كنيم؟ اون يكي ميگه نگران نباش من يكي ديگه دارم

*************

۵ـ غضنفر داشت گريه می کرد. باباش پرسيد چی شده؟ گفت: عاشق شدم! باباش گفت حالا عاشق کی هستی؟ گفت: هر کسی که شما صلاح بدوني

*************

۶ـ بچه غضنفر از پدرش مي‌پرسه: بابا، ماه نزديك‌تره يا اصفهان؟ غضنفر ميزنه پس گردنش و ميگه: آخه پدرسگ، معلومه ديگه، مگه تو از اينجا ميتوني اصفهان رو ببيني

*************

۷ـ به غضنفر ميگن چرا زنتو باچاقو كشتي ميگه والا وضع ماليمون خوب نبود كه تفنگ بخرم

*************

۸ـ غضنفر نشسته بود سر جلسه کنکور. سؤالا رو پخش می کنن و غضنفر اول یه پنج دقیقه ای مبهوت به سؤالا خیره میشه . بعد یه پنج تومنی از جیبش در میاره شروع می کنه تند تند شیر یا خط کردن و پاسخ نامه رو پر میکنه . بعد 50-40 دقیقه مراقب میبینه غضنفر خیس عرق شده و مرتب یه سکه رو میندازه بالا و زیر لب فحش میده . میره جلو می پرسه داری چیکار میکنی؟ غضنفر می گه همه سؤالا رو جواب دادم . دارم جوابامو چک میکنم

*************

۹ـ افسر داشته امتحان رانندگي ميگرفته. از غضنفر ميپرسه: اگه يه نفر وسط خيابون بود، بوق ميزني يا چراغ؟ غضنفر ميگه: برف پاك كن جناب سروان! افسر تعجب میکنه، ميپرسه: يعني چي؟ غضنفر ميگه: جناب سروان، يعني يا برو اين طرف يا برو اون طرف

*************

۱۰ـ به غضنفر ميگن بچت حشيش مي‌كشه ميگه حشيش چيه؟ ميگن يه چيزيه كه آدم مي‌كشه و ميره تو فضا. شب پسرش مياد خونه و غضنفر بهش ميگه اصغر حشيش مي‌كشي؟ پسره ميگه نه بابا چطور مگه؟ غضنفر ميگه خفه شو پدر سگ، مردم تو آسمونا ديدنت

*************

۱۱ـ از غضنفر مي پرسن؟ چه طوري غضنفر شدي ؟مي گه: اولش تفريحي بود

*************

۱۲ـ به غضنفر ميگن علي يارت ميگه ما تيممون تكميله يار خودتون

*************

۱۳ـ يه روز به غضنفر مي گن : دو دو تا ميگه : 4 تا مي گن :اه اه جکو خراب کردي رفت

برچسب :
 


 

 
شنبه 1 بهمن 1390برچسب:, :: 19:24 :: نويسنده : MR.kave

غضنفر رفته بوده تئاتر، دوستش ازش می پرسه: چطور بود؟
غضنفر میگه: خوب بود، ولی آخرش رو نفهمیدم چی شد. قست اول که تموم شد یک پلاکارد نشون دادن که نوشته بود: “پرده دوم، دو سال بعد” ، من دیگه حوصله نداشتم دو سال صبر کنم اومدم بیرون!

-------------------------------------------------------------

نبرد رستم و غضنفر: چنانت بکوبم به گرز گران که ديگر نيايي به مازندران پاسخ لره : چنان ايزنم بر سرت با بلوک که ترتر بريني به گور بووت !!!

-------------------------------------------------------------

غضنفر با برق خونه همسايشون خودکشي ميکنه!!!

--------------------------------------------------------------

به غضنفر کار ميدن که کف اتوبان رو لاين بکشه… روز اول 20 کيلومتر رنگ ميزنه… روز دوم 10کيلومتر رو و روز سوم کمتر از يه کيلومتر… صاحب کارش بهش ميگه هوي چرا تو هر روز کمتر از ديروز کار ميکني…؟ ميگه: “من نميتونم بهتر از اين کار کنم… چون هر روز دارم از قوطي رنگ دورتر ميشم

-------------------------------------------------------------

يه روز ي یه غضنفر در اصفهان در يه خانه اي را ميزنه و مقدار آب براي رفع تشنگي درخواست ميكنه دختر بچه اي دم در ميايد و يك كاسه دوغ خنك به مرد ميده ، وقتي مرد تا آخر دوغ را سر ميكشد به دختره ميگه كوچولو شما هر كه درب خانه تان را بزنه و آب بخواهد بهش دوغ خنك ميديد دختر بچه ميگه نه بابا ديشب مهمان داشتيم دوغ درستكرديم منتها سوسك افتاد توش براي همين چون مي خواستيم دور نريزيم داديم شما خورديد ، با شنيدن اين حرف مرد عصباني ميشه و ميزنه كاسه دوغ را ميشكنه، آنوقت دختر داد ميزنه و ميگه مامان - مامان اين آقائه زد كاسه غذاي سگمان رو شکست !

-------------------------------------------------------------

به غضنفر ميگن: در رو ببند هواي بيرون سرده. ميگه: مثلا اگر من در رو ببندم هواي بيرون گرم ميشه؟

-------------------------------------------------------------

غضنفر جونش به لبش میرسه، تُف می‌كنه می‌میره

--------------------------------------------------------------

پنج فحش عمده غضنفر:
1 - از جلو چشام خفه شو !!
2 - فکر کردی خودت خری ؟!
3 - صداتو واسه من داد نزن !!
4 - کسی با تو زر نزد !!
5 - وقتی با من صحبت میکنی دهنتو ببند.
( دلم نیومد ناراحت شید ، لطفا فقط 1 لبخند )

---------------------------------------------------------------

 
شنبه 1 بهمن 1390برچسب:, :: 17:0 :: نويسنده : MR.kave

 لره گوشش درد میکرد رفت کشیدش
ترکه بهش گفت الحق که لری میرفتی پرش میکردی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

به ترکه میگن عشق بدتره یا دندون درد؟
میگه: هنوز تو اتوبوس شاشت نگرفته نه؟

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ


سیکدیر چیست
ضربه روحی شدیدی که ترکها قبل از دعوا به حریف وارد میکنند

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ


دختر تهرونیه به دوست پسره ترکش میگه
اگه دوستم داری باید خرجم کنی
ترکه از اون روز تا حالا رفته خر جمع کنه

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

لره تنها تو پارک نشسته بود
میگفت اومدم برم دانشگاه نذاشتی
اومدم برم سرکار نذاشتی
اومدم برم خارج نذاشتی
بهش میگن: اینجا کسی نیست که با کی حرف میزنی
میگه با کون گشادم
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ







 
جمعه 30 دی 1390برچسب:, :: 23:2 :: نويسنده : MR.kave

 

حیف نون رفته بوده تئاتر، دوستش ازش می پرسه: چطور بود؟
حیف نون میگه: خوب بود، ولی آخرش رو نفهمیدم چی شد. قست اول که تموم شد یک پلاکارد نشون دادن که نوشته بود: “پرده دوم، دو سال بعد”
من دیگه حوصله نداشتم دو سال صبر کنم اومدم بیرون!
—————————

مگسه نامزدش رو می گیره تو بغلش، میگه: عزیزم! من تو را با هیچ گهى عوض نمی کنم!
—————————
تو شهر حیف نون اینا برای اولین بار چرخ فلک نصب می کنن. حیف نون به شهرداری زنگ می زنه می گه دستتون درد نکنه، از وقتی پنکه بزرگه رو نصب کردین هوا خیلی خنک شده!
—————————
به حیف نون می گن برو استخر شیرجه بزن تو آب، بعدش بیا بالا شامپو گلرنگ رو تبلیغ کن… خلاصه میره بالا و شیرجه میزنه، ولی از بخت بد سرش می خوره به کف استخر… بعد از یه مدت بالاخره میاد بالا، رو می کنه به دوربین، می گه: می خوام سالاد درست کنم!
—————————
حیف نون داشته برای دوستانش تعریف می کرده: “رفته بودم جنگل، که ناگهان یه خرس بزرگ دنبالم گذاشت، من هی می دویدم، خرسه هم هی پشت سر من می دوید و لیز می خورد… من هی می دویدم، خرسه هم هی پشت سر من می دوید و لیز می خورد…”
دوستاش می گن: “حالا خوبه تا اینجا رسیدی خودت رو خراب نکردی!”
حیف نون می گه: “پس فکر کردید برای چی خرسه لیز می خورد؟